گزارش فارسی در انتهای متن انگلیسی قرار دارد. برای مطالعه به متن اصلی مراجعه کنید.
I was trying to find a way for tree planting in Isfahan and through a friend of mine” Shadi “ we were looking for a school for my presentation.
she got a day off from her work to follow the issue but she didn’t succeed because of some special rules in the educational system in Iran which I think is somehow silly.
anyway the people in department of education wanted to meet me in person !! I went there again with Shadi and she got one more day off but we were not actually welcomed. Even though as soon as they found I am going to show kids a power point they rejected me …
In other side another friend of mine, Fereshte also was trying to find out what she can do and finally through a contact she had in Isfahan I could manage a school to visit that called Sheikh Ansari primary school.
I was there and we began to talk with kids…I was surprised how they think about environment and I was actually so happy. I think because they live in Isfahan and in Isfahan mayor and other people who are responsible they do a lot of work..thats why kids are more aware than other cities I have visited.
we had a very active class and finally we planted a tree together.
It was funny how the kids were jumping over each other to be more presented in tree planting and pour more soil on foot of tree.
when we finished a girl came in to ask for my signature…it was fun but actually it lasted to give 50 signatures to all kids !!!
Many thanks to Fereshte and Shadi for all their help and support.
17 Jan 2012
من از قبل از اینکه به اصفهان برسم پیگیر بودم تا واسه مدرسه هماهنگ کنم و شادی فروغی یکی از دوستانم در شیراز در حال پیگیری بود. اون حتی مرخصی گرفت و افتاد دنبال پیداکردن مدرسه و …ولی خورد به دیوار حراست و بایستی من خودم شخصاً میبودم تا از نزدیک مشاهده بشم !!! وقتی رسیدم به اصفهان شادی باز مرخصی گرفت و اومد باهم که بریم حراست تا مطمئن بشن که من انسانی هستم شایسته !! اما وقتی صحبت از پاور پوینت و نمایش عکس شد نادیده رد شد درخواستمون.
از طرفی دیگر فرشته درخشش دیگر دوست اصفهانی من در تلاش بود که از طریق ارتباطاتی که دارد هماهنگ کنه و بالاخره تونست واسه یک مدرسه هماهنگ کنه و من این شانس رو پیدا کردم که برم مدرسه.
مدرسه شیخ انصاری …بچهها فوقالعاده بودن و خیلی خوب همکاری میکردند تو کلاس.
کلی صفا کردم از همکاریشون و اطلاعاتی که داشتند و حسابی کلاس پر شوری داشتیم.
این واسم ارزشمند بود که تقریبا همه بچهها همکاری میکردند و مشارکت داشتند تو کلاس و دانش خوبی هم داشتند.
بعد از کلاس رفتیم واسه درخت کاری و این واسم خیلی لذت بخش بود که بچهها از سر و کول هم بالا میرفتن تا بیشتر خاک بریزن پای درخت ..
در آخر کار یکی اومد و ازم خواست که بهش امضا بدم و این آغازی بود به امضا دادن به همه اون پنجاه نفری که از سر و کول من بالا میرفتن.
ولی عالی بود و کلی صفا کردم و بچهها قول دادند که واسه نقاشی هم همکاری کنن.
باز هم از شادی و فرشته تشکر میکنم واسه لطفی که داشتند و کمکی که به من کردند تا این کلاس برگزار بشه..